رهبر معظم انقلاب در واكنش به سخنان پاپ:مايهى تأسف است كه يك مقام روحانىِ ارشد در عالم مسيحيت وسيلهاى بشود براى آن چيزى كه سياست عمدهى مستكبران و قدرتمندان و تجار زر و زور در سطح دنياست!
به گزارش يزد فردا رهبر معظم انقلاب ديروز در ديدار در ديدار دستاندركاران ستاد اقامهى نمازدر واكنش به صحبتهاي پاپ فرمودند: يك جمله راجع به اين حرفى كه از قول پاپ نقل شده است؛ عرض بكنيم كه دنياى اسلام بحق در مقابل اين حرف عكسالعمل نشان داد. اين اظهارنظرى كه از يك شخصيتِ روحانى مسيحى دربارهى اسلام با يك ميليارد و نيم انسانِ متدينِ به اسلام و با ميليونها كتابِ نوشتهشدهى دربارهى اسلام، صادر شد، از دو جنبه قابل توجه است:
جنبهى اول كه بيشتر هم امروز در دنياى اسلام و در اين چند روز به آن توجه شده، مسألهى تهمتى است كه به اسلام متوجه شده است و اين ايراد و اين تهمت، ظلم به اسلام و بىانصافى دربارهى اسلام است. اسلام را متهم كردن به اينكه از عقلانيت جداست و نسبت به عقل بىاعتناست، همانقدر ظالمانه است كه انكارِ يك امر بديهى؛ انكار منافع خورشيد يا انكار نور خورشيد. در كدام كتاب آسمانى اين همه مخاطبان امر شدهاند به تفكر، به تعقل؛ «لعلّكم تتفكّرون»، «لعلّكم تعقلون»؛ به تدبر در آيات تكوينى الهى. در كدام كتاب آسمانى در اولين خطاب به علم، به قلم، به تعليم، توجه شده و اهميت داده شده است. و امروز اگر دنياى غرب در كار علم و پيشرفت علمى موفقيتى دارد، كدام مورخ و مطلعِ باانصافى است كه تصديق نكند كه اين را از دنياى اسلام گرفته است. قرون وسطى كه قرون تاريكى و ظلمت و سياهى دنياى غرب و اروپا بود، دوران شكوفايى علم و تعقل و انديشه و فلسفه و ابنسيناها و فارابىها و افرادى اينچنين، در دنياى اسلام است.
مسألهى جهاد اسلام را هم نفهميدن و بد معرفى كردن، يك بىانصافى ديگر است. جهاد اسلام براى تحميل عقيده نيست؛ براى مبارزهى با كسانى است كه انسانها را به بردگى مىكشند. جهاد اسلام جنگ با ملتها نيست؛ بلكه جنگ با قدرتهاى ستمگر و ظالم است. اين، تاريخ اسلام است؛ اين، عملكرد پيشوايان اسلام است؛ اين، توصيهى پيشوايان اسلام است. اميرالمؤمنين (عليهالصّلوةوالسّلام) در خطاب و فرمان خود به مالكاشتر اين جملهى جاودانه و فراموشنشدنى را دارند كه مىفرمايند: كسانى كه تو با اينها در آنجا مواجه مىشوى، يا با تو از لحاظ عقيده يكسانند، يا «و امّا شريك لك فى الخلق»؛ يا در انسان بودن با تو شريك هستند. حتى كسانى كه از لحاظ عقيده با تو همراه نيستند، ولى انسانند، بايد با انسان برخورد تكريمآميز داشت. «لا ينهاكم اللَّه عن الّذين لم يقاتلوكم فى الدّين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبرّوهم و تقسطوا اليهم انّ اللَّه يحبّ المقسطين» - اين دستور قرآن است - با كفار، با كسانى كه با شما همعقيده نيستند، اما به شما تجاوز نكردند؛ تعرض نكردند؛ تعدى نكردند؛ با شما ظالمانه برخورد نمىكنند، به اينها اعمال قسط كنيد؛ نيكى كنيد. «و ان تبرّوهم»؛ به آنها نيكى كنيد. دستور اسلام اين است. چطور كسى اين را نفهمد و جهاد اسلامى را كه مبارزهى آزادىبخش ملتهاست؛ مبارزهى رها كردن ملتها از چنگال قدرتهاى ستمگر ظالم است، اين را اينطور تفسير كند، كه متأسفانه در اين بيانات تفسير شده و متعلق به امروز هم البته نيست؛ قرنها روحانيهاى اروپايى اين حرفها را نسبت به اسلام مىگفتند و ما در دورانهاى اخير تصورمان اين بود كه اين حرفها تمام شده و روشنگرىِ حقيقت كار خودش را كرده است؛ اما انسان متأسفانه باز مىبيند كه از اين حرفها بر زبانهايى كه نبايد جارى شود، جارى مىشود.
آن كسانى كه در قبال اين اظهارنظر غيرمنصفانه موضع مىگيرند، توجه كنند كه جهت حمله و حركت آنها چه كسى بايد باشد. آن كسى كه اين حركت را در دنيا راه مىاندازد و انگيزه دارد و منتفع و ذىنفع در اين حركت هست، پاپ و امثال پاپ نيستند، آنها قدرتهاى جهانى و صهيونيستها و امريكا هستند. در اين قضيه هم شيطان بزرگ است كه در پشت پرده، نقشآفرينى مىكند |
جنبهى دوم قضيه، به نظر من از جنبهى اول مهمتر است و آن، سياستهاى پشتپردهى اينگونه بيانات است، كه مسأله را براى ما روشن مىكند. مسألهى بحرانآفرينى مذهبى در دنيا، قرار دادن اصحاب اديان مختلف و مذاهب مختلف در مقابل هم، جلوگيرى از همكارى ملتهايى كه داراى عقايد مختلفند، ايجاد جنگ، ايجاد درگيرى و ايجاد بحران، كه اين خواست قدرتهايى است كه ادامهى حياتشان منوط به بحرانآفرينى است؛ بايد بحرانآفرينى كنند تا بتوانند مقاصد خبيث خودشان را در ميان جامعهى بينالمللى دنبال بكنند. من از اين نگرانم كه پشت سر اين بيانات، بدبينى مسلمانان و مسيحيان نسبت به يكديگر، كينهورزى ملتهاى مسيحى و مسلمان با يكديگر، زشت كردن چهرهى مسلمين - بخصوص در كشورهايى كه در آنجا در اقليتند؛ مثل كشورهاى اروپايى و امريكا - ايجاد بهانههايى براى سركوب جوامع مسلمان در اين كشورها با اتهام واهى تروريست و امثال اينها فراهم شود. آنچه كه پشت سرِ اين قضيه هست، اينجور سياستهاست؛ اين را بايد توجه داشت. و گمان مىكنم خود پاپ هم در اين زمينه فريب خورده و توجه نكرده كه پشت سر اين حرف چيست و آن كسانى كه وادار مىكنند؛ زمينهسازى مىكنند براى بيان اين حرفها، چه مقاصدى دارند.
چند سال قبل يكى از رؤساى اروپايى آمده بود تهران و در ملاقات با من، با يك تعبيرى، اشارهاى كرد به جنگ مسيحى و مسلمان. من در مخاطبهى با او اظهار تعجب كردم و گفتم مگر بناست جنگى بين مسلمانان و مسيحىها بشود! گفتم مسلمانها انگيزهى جنگيدن با مسيحيان را ندارند. در اين صدسال اخير هم - شايد هم بيشتر - هر چه جنگ در دنيا - جنگهاى بزرگ - اتفاق افتاده است، جنگِ بين خود مسيحىها بوده است؛ جنگ اول جهانى، جنگ دوم جهانى، جنگهاى فرانسه و آلمان؛ اسم آوردم و به او گفتم كه اين جنگها بين دولتهاى مسيحى بوده و بين مسيحيان و مسلمانان نبوده است. آن وقت، تعجب كردم از اين كه چرا اين حرف را مطرح كرد. بعد از چندى اين ماجراى برجهاى نيويورك اتفاق افتاد و اظهارنظر رئيسجمهور امريكا كه: جنگ صليبى شروع شده است! اين شخصى كه مورد بحث ماست - كه با من صحبت مىكرد - يكى از كسانِ اصلىاى بود كه پس از بيانات جورج بوش در پروژهى امريكايى - صهيونيستىِ حملهى به عراق، دخالت مستقيم داشت. من آنجا توجه كردم كه اين حرفى كه با من در اينجا مطرح شده بود، مسبوقِ به يك مذاكره، به يك گفتگو، به يك قرار در بين سران استكبار جهانى بوده است. آن كسانى كه حلقهى توطئهى امريكايى - صهيونيستى را در مورد خاورميانه تشكيل داده بودند، كه قدم اولشان هم حملهى به عراق بود. آنجا معناى آن حرف براى من آشكار شد؛ جنگ صليبى! جنگ مسلمانان و مسيحيان! البته موفق نشدند.
از آن روز تا امروز تلاشهاى زيادى كردند. ماجراى كاريكاتورهاى اهانتآميز در همين سلسله است. ماجراى اظهارات اهانتآميز بعضى از سياستمداران و مطبوعاتيها نسبت به اسلام و مسلمين در امريكا و اروپا از همين مقوله است. اين هم آخرين حلقهى اين سلسله است تا امروز، كه متأسفانه اين دفعه از زبان پاپ، از زبان يك روحانى مسيحى، صادر مىشود. از بوش ما خلاف توقعمان نمىشود؛ چون بوش همين است. رئيسجمهور امريكا يعنى عنصرى كه براى قدرتها، كارتلها و تراستهاى غارتگر جهانى كار مىكند و به وسيلهى آنها انتخاب شده است و دستش در كارهاى آنهاست. انسان از او تعجب نمىكند؛ اما از يك مقام روحانى خيلى تعجبآور است؛ خيلى مايهى تأسف است كه يك مقام روحانىِ ارشد در عالم مسيحيت وسيلهاى بشود براى آن چيزى كه سياست عمدهى مستكبران و قدرتمندان و تجار زر و زور در سطح دنياست! وسيلهاى بشود براى سياست عمدهى به غارت برندگان ثروتهاى ملى و بحرانسازها و براى آن چيزى كه هدف آنهاست. مسلمانها بايد به اين توجه كنند.
آن كسانى كه در قبال اين اظهارنظر غيرمنصفانه موضع مىگيرند، توجه كنند كه جهت حمله و حركت آنها چه كسى بايد باشد. آن كسى كه اين حركت را در دنيا راه مىاندازد و انگيزه دارد و منتفع و ذىنفع در اين حركت هست، پاپ و امثال پاپ نيستند، آنها قدرتهاى جهانى و صهيونيستها و امريكا هستند. در اين قضيه هم شيطان بزرگ است كه در پشت پرده، نقشآفرينى مىكند.
انشاءاللَّه اميدواريم كه خداوند همهى ما را حمايت كند؛ هدايت كند؛ دستگيرى كند و بتوانيم در آنچه كه وظيفهى ماست، بصير و هوشيار و كوشا انشاءاللَّه حركت كنيم؛ و كيدِ دشمنان اسلام و مسلمين را خداوند به خودشان برگرداند.
يزدفردا
-
نویسنده : یزد فردا
-
منبع خبر : خبرگزاری فردا
http://www.yazdfarda.com/news/af/2876/
جمعه 10,ژانویه,2025